|
|
نوشته شده در جمعه 7 تير 1392
بازدید : 1758
نویسنده : ✿ـــــریـ✿ــــ
|
|
خنکای نسیم گونه هایم را نوازش میکند چشم به راهت بودم آمدی
وباز هم.................
زیر باران نشسته ام,بدون چتر,بدون سایه بون , شاید میترسم این فرصت
بار دیگر پیش نیایدچونکه از آخرین روز بارانی ماههاگذشته است و ذهن
فراموشگرمن چیزی از آن روزهابه یادش نیست..........
دوست دارم یکی این لحظه را نگه داردشاید دیگرفرصتی این چنین پیش
نیاید............
و امروز باران بارید ........
و من به دنبال احساس گمشده خویش گام برداشتم.....
|
|
|